به گزارش قدس آنلاین ششم ذیالقعده روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(ع) است. سیدالسادات یا شاهچراغ از شخصیتهای عالیمقام، جلیلالقدر و پرهیزکار آن دوران بود و امام کاظم(ع) او را بسیار دوست داشت.
دکتر اصغر طهماسبی بلداجی، کارشناس علوم قرآن و حدیث با اشاره به مطالب نقل شده در کتاب روایی و معتبر شیعه مانند مرآه العقول علامه مجلسی، الارشاد شیخ مفید از شخصیت والای این امامزاده برایمان میگوید.
دکتر طهماسبی بلداجی در ابتدا میگوید: حضرت احمد بن موسی(ع) در کنار دیگر برادران خود در مدینه زندگی میکرد. او از همان آغاز شخصیت والا و پرهیزکاری داشت به طوری که در برخی نقلها آمده است از بزرگترین کاتبان قرآن بود و قرآن را به دستخط خود مینوشت. در فضائل او آمده است که امام موسی کاظم(ع) بسیار به او علاقهمند بود و بردههای بسیاری به دست حضرت احمد بن موسی(ع) آزاد شد.
او میافزاید: علمای حدیث ایشان را از راویان معتبر حدیث برمیشمارند و احادیثی بسیار از کلام و زبان ایشان نقل میکنند. این موارد همه نشان میدهد که او امام زادهای در نهایت شرافت، عظمت و مرتبت بوده است. او در خانه امام میزیسته، برادر امام بوده و جو معنوی و تربیتی باعث شده که به مقامهای والایی نائل شود. اما نکته مهم در مورد حضرت احمد بن موسی(ع)، بحث ولایت پذیری ایشان است. نشانه باتقوا بودن، به صورت عملی اهل قرآن بودن و اعتقاد قلبی به آن داشتن، خدایی، خالصانه و عبد بودن یک شخص همه در ولایتپذیری او خلاصه میشود. ولایتپذیری یعنی فرد تسلیم امر خدا بوده و هر آنچه خداوند بگوید وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا باشد یعنی بشنود و اطاعت کند، بدون هیچ شک و تردیدی. ولایت پذیری در معنای تام و مطلق یعنی قبول ولایت خداوند. هر آنچه که بگوید که خدا واحد و یکتاست با تمام ویژگیهای جلال و جمال خود و پذیرش سرپرستی و ولایت کسانی که خداوند معرفی میکنند.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور میشود: فضیلت مهم حضرت احمد بن موسی(ع) در ولایت پذیری و قبول ولایت امام است که به معنای قبول ولایت پیامبر(ص) و قبول ولایت خدا است. همچنان که در آیه ۵۵ سوره مائده آمده است ولی امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات میدهند یا طبق آنچه در آیه ۵۹ سوره نساء که به آیه اولی الامر یا آیه اطاعت مشهور است، خداوند در آن مؤمنان را به اطاعت از خدا، رسول خدا(ص) و اولو الامر دستور داده است. آنها عطف به خدا شدهاند و ولایت آنها، ولایت خداست و اطاعت از آنها اطاعت خداست. ولایت پذیری یعنی قبول ولایت خداوند، پیامبر(ص) و ائمه معصوم(ع). ضمن اینکه ولایت پذیری دل به خواهی نیست. وقتی داستان آفرینش آدم(ع) را نگاه میکنید خداوند به ابلیس گفت به آدم سجده و تعظیم کن، این سجده اطاعت از خداست و نه عبادت اما ابلیس ابا کرده و از کافرین شد زیرا ولایت پذیری نداشت.
دکتر طهماسبی بلداجی به جریان ولایتعهدی امام رضا(ع) نیز اشاره کرده و تصریح میکند: مامون امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد چون میدانست امام رضا(ع)، امام است. مأمون به امام رضا(ع) علاقه داشت ولی علاقه بسیار بیشتری نسبت به قدرت و حکومت داشت. در این باره از مأمون سؤال شد که چه عاملی موجب شد تا تو گرایشهای شیعی داشته باشی؟ او جواب داد پدرم عامل این نوع گرایشها بود. سؤال کردند پدرت هارون الرشید که دشمن اهل بیت(ع) بود؟ و مأمون پاسخ داد: روزی پدرم درباره عظمت شأن و منزلت اهل بیت(ع) برای من میگفت و من از او سؤال کردم که با وجود این خاندان بزرگ و گرامی چرا ما قدرت را در دست داریم؟ پدرم پاسخ داد: ای فرزند من! قدرت همان چیزی است که اگر تو که فرزند من و پاره از وجودم هستی در سر راه من بایستی تا به قدرت نرسم، تو را از بین خواهم برد و چشمانت را از حدقه در خواهم آورد.
او یادآور میشود: مادر حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) شأن و منزلت والایی داشت به طوری که در منابع تاریخی آمده است «ام احمد مورد وثوق و اعتماد کامل، امام موسی کاظم(ع) در دوران خفقان و اختناق عباسیان بود و سالها رازهای حضرت را مخفی نگه میداشت». همچنین براساس مستندات تاریخ اسلام سعیده خاتون مادر حضرت شاهچراغ(ع) بعد از ام سلمه همسر پیامبر(ص) دومین بانوی تاریخ اسلام است که حافظ و نگهدار میراث امامت بود و اولین فردی بود که با امام رضا(ع) بیعت کرد. یکی از روایاتی که در اثبات جانشینی و امامت حضرت رضا(ع) در منابع بـه چشم میخورد، ماجرای امانتهایی است که امام رضا(ع) بـعد از شهادت پدرش از ام احمد دریافت کرد. امام کاظم(ع) هنگامی که از مدینه راهی بغداد بود، مواریث امامت را نزد ام احمد به امانت گذاشت و فرمود: هر که زمانی آمد و این امانتها را از تو خواست، بدان که من در همان وقت به شهادت رسیدهام و آن شخص جانشین من و امام واجبالاطاعه برای تو و دیگران است. هنگامی که امام رضا(ع) نزد ام احمد آمد و امانتهای پدر را طلب کرد آن بانوی دانا، اهل علم، بامعرفت و ولایتپذیر از خواسته آن حضرت دریافت که امام(ع) به شهادت رسیده و آنگاه وصایا را به امام رضا(ع) سپرد و با ایشان بیعت کرد.
او به جایگاه و موقعیت سیاسی و اجتماعی حضرت احمد بن موسی(ع) در مدینه نیز اشاره کرده و بیان میکند: مجلسی نقل کرده است که یاران امام کاظم(ع) بـعد از شهادت آن حضرت در خانه اماحمد جمع شدند و با احمد بـه عـنوان امام بعد از پدر بزرگ وارش بیعت کردند. احمد در ابتدا مانع کار آنها نشد، ولی میدانست و معرفت داشت که بعد از پدرش، علی بن موسی الرضا(ع) امـام بر حق است. به همین جهت، مـردم را نگه داشت و بر فراز منبر، با ولایت پذیری بسیار خطبهای در کمال فصاحت و بلاغت ایراد کرد و گفت: ای مردم، هم چنان که تمام شما در بیعت من هستید، مـن در بیعت برادرم علی بن موسی هستم. او پیشوا و جانشین بعد از پدرم است. او ولی خدا و رسولش بوده، بر من و شما واجب است که بـه هر چه او فرمان دهد، فرمان برداری کنیم. به این صورت تمام افرادی که بـه جوانمردی و پاکی احمد بن موسی(ع) اعتقاد داشتند، سخنانش را از جان و دل پذیرفتند و در حالی که احمد جلودارشان بود، از مسجد خارج شدند و در خانه علی بن موسی الرضا(ع) جمع شدند و با او بـه عنوان جانشین امام کاظم(ع) بـیعت کردند. امامرضا(ع) نیز در حق برادر خود احمد بن موسی دعا کرد و گفت «همچنان که حق را پنهان نکردی و ضایع نگذاشتی، خدا در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد». به این صورت شک، تردید و هر گونه ابهام در مورد امامت امام رضا(ع) از بین رفت.
دکتر طهماسبی بلداجی در پایان با تاکید بر اینکه حضرت احمد بن موسی(ع) جان خود را در راه ولایتپذیری فدا کرد، میگوید: حضرت احمد بن موسی(ع) به همراه دو تن از برادرانش به نامهای محمد و حسین و گروه زیادی از برادرزادگان، خویشان و شیعیان، بالغ بر دو یا سه هزار نفر از طریق بصره عازم عازم خراسان شد و از هر شهر و دیاری که میگذشتند، بر تعداد همراهانشان افزوده میشد، به طوری که برخی از مورخان تعداد یاران احمد بن موسی(ع) را نزدیک به پانزده هزار نفر ذکر کردهاند. خبر حرکت احمد بن موسی(ع) توسط کارگزاران حکومتی به مامون رسید. مامون که ورود برادران امام را به مرکز حکومت، تهدیدی جدی برای موقعیت حساس خود میدید و از هم داستان شدن برادران و شیعیان امام با او هراسناک بود، به حکمرانان خود دستور داد هر کجا قافله بنیهاشم را یافتند، مانع از حرکت آنها شوند و آنها را به مدینه بازگردانند یا مقتول کنند. تا اینکه حکم به حاکم وقت شیراز که مردی سفاک و خونریز بود رسید و او با نیرنگ، توطئه و فریب شاهچراغ(ع) را به شهادت رساند. بیشک ولایتپذیری احمد بن موسی شاهچراغ(ع) اسوه و الگویی برای مسلمانان است.
نظر شما